چهارشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۸

وقتی همه خوابیم !

هنوز خودمم ! لطفا پیام بگذارید.

یه بار دیگه بهرام بیضایی با اون حس سرشار نوستالژیک । با تعهدی که به سینما داره و علاقه اش به این دنیای مجازی حقیقی که حاشیه هاش رو دوست نداره ।

این بار با همه ی حرفهایی که دغدغه ی همیشگی فیلمساز مولف کم کار ماست (ما همه شبیه همیم ؛ جمله آخری که چکامه به نجات میگه )سخن از سینما هم به میان می آد । از خستگی ها ، تنش ها ، تبعیض ها ، رذالت ها ، نفهمی ها و... که در همه ی حیطه های زندگی وجود داره و دریغ و صد افسوس که در حوزه ی هنر ... از سینمای سوخته ، از عاشاقانی که چرت می زنند و مردم خماری که گرد زنی در جستجوی حقیقت حلقه زده اند ।

خوشم اومد از اینکه تاکیدش روی توهینی بود که به بازیگرها می شه نه روی کارگردانها و روی بهرام بیضایی । از اینکه نخواست زیادی مظلوم جلوه کنه خشنودم ؛ هر چند که گاهی خیلی مظلوم واقع شده ।

بازی ها عالیه । چهره ی جدیدی -علیرضا جلالی تبار- به سینما معرفی میشه که امیدوارم مثل کارگردانی که او رو به سینما معرفی کرده متعهد باقی بمونه । پلانهای زیبا و قوی زیاد داره । با تمام حرفی که تلخ و جاهایی مزه ی گسی داره به اندازه ی سگ کشی زهر نیست । راضی میشی که تا آخر جام رو سر بکشی و شراب حقیقت رو مزمزه کنی.

ممنونم آقای بیضایی ممنون.

هیچ نظری موجود نیست: