شنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۷

نمایشگاه راندو در معماری
مکان : دانشکده ی هنرومعماری - دانشگاه گیلان
زمان :8 تا 12 اردیبهشت1387 / ساعت 10 صبح تا 4 عصر

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۷

معماری هایتک - قسمت دوم
معماران هایتک همگی حداقل بر یک چیز توافق دارند آنها
از واژه ی هایتک متنفرند . جدا از عدم تمایل آنها به محدود شدن در
یک قالب ، به نظر می رسد که سه دلیل عمده برای این کار وجود دارد .
در اوایل دهه ی 1970 هایتک به عنوان وسیله ای برای استفاده از
تکنولوژی های روز در معماری به گونه ای سوءاستفاده گر بود .
شاید در برخی موارد معماری هایتک تبدیل به ملغمه ای از تکنولوژی های
روز در زمینه های گوناگون بود که در جای خود نیز استفاده نمی شدند .
واژه ی هایتک یک کلمه ی مبهم است . مفهوم هایتک در معماری متفاوت
با معنی آن در صنعت است . در صنعت مفهوم هایتک رباتها و مشابه
آنها ست . الکترونیک کامپیوتر ، چیپهای سیلیکون . ولی امروزه در معماری
هایتک یک سبک ویژه ساختمان سازی است .
مشکل دیگر این است که به محض اینکه از کلمه ی سبک استفاده می کنیم
با سومین اعتراض روبرو می شویم . معماران هایتک بریتانیایی از
کلمه ی سبک بیشتر از لغت هایتک متنفرند . در ایالات متحده امریکا واژه ی
هایتک اساساً به سبک برمی گردد اما در بریتانیا معنایی بیش از سبک
دارد که در اینجا تحلیل و نقد مفهوم انگلیسی هایتک در نظر می باشد .
با وجود نیاز به حل این اشکالات برای اختراع یک نام جدید بسیار دیر
شده است زیرا بیشتر علاقمندان به معماری معاصر حداقل مفهوم
عمومی هایتک را می دانند و به نام آن عادت کرده اند .
بنابراین مفهوم واقعی هایتک چیست ؟ می توانیم به آسانی بگوییم که
مصالح مشخصه ی آن فلز و شیشه است . معمولاً صنعتی را به تجسم
می آورد از صنایع پیشرفته بیش از صنعت ساختمان به عنوان منابع مهم
تکنولوژی و تجسمی استفاده می کند .

هایتک به عنوان برچسبی برای ساختمانهایی که در 20 سال اخیر توسط ریچارد راجرز و نورمن فاستر ، نیکلاس گریمشاو و مایکل هاپکینز

طراحی شده اند به کار میرود . نمونه های دیگری از هایتک که کاملاً هایتک
نیستند وجود دارد ولی این چهار نفر رهبران این حرکتند . هایتک در مفهوم
یک جنبش است ولی هیچ کنفرانسی برگزار نمی کند و بیانیه ای ارائه نمی دهد .
بیشتر اعضای آن زمینه تحصیلاتی مشابهی دارند و شخصاً یکدیگر را می شناسند.
آنها در شرکتهای یکدیگر کار کرده اند و زمانی با رقابت ایده هایشان را
مبادله کرده اند .

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۷

هندسه ی فرکتال - قسمت دوم
خصیصه های هندسه ی فرکتال
تعادل : تعادل از دیرباز ابزار طراحی بوده است . ساده ترین
شکل تعادل ، تقارن است که در آن یک وجه ترکیب عین
وجه دیگر است . آنگاه تعادل به ریتم می رسد که شی ء در
امتدادیک خط تکرار شود یا حول یک نقطه دوران یابد.
جای شگفتی نیست که تعادل چنین نقش مهمی را در طراحی
ایفا می کند ، چرا که خیلی از طرحها در طبیعت مانند بدن و
همچنین ریتمهای تکرار شونده مانند انگشتان انسان و حتی ساختارهای
ذهنی ما مانند خوبی و بدی ، بالا و پایین و داخل و خارج متقارن هستند .
طراحان که جهان را در آثارشان نمایان می کنند به طور طبیعی به سمت
تقارن و ریتم سوق می بابند .
خود تشابهی : طبیعت از درختان تا کهکشانها ، خود را همچون جریانی از اشکال خود شبیه به نمایش می گذارد . از این رو
خود شبیه بودن را در اشیای طراحی شده توسط ما به واسطه تکامل
تدریجی حواس از جریان خود شبیه طبیعت نشان می دهد . در ریاضی
اصطلاحاتی مثل خود شبیه بودن دارای معانی خاص هستند . اگر ساختار
دچار دگرگونی شود و کل ساختار با یک مقیاس دچار تغییر شود ،
آنگاه خود شبیه است . شکل جدید ممکن است کوچکتر ، بزرگتر ،
دوران یافته یا تبدیل شده باشد اما همچنان شبیه شکل قبل باقی بماند .
خود شبیه بودن به این معناست که تناسبات نسبی بین وجوه شکل
قبل باقی بماند . کوچک کردن یک سند چاپی با دستگاه کپی یک تغییر شکل خود شبیه است .

دوشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۷

با کامران دیبا بیشتر آشنا شوید.-قسمت سوم-
مبانی فکری ونظری : کارهای دیبا در دوره ی 12 ساله فعالیتش
در ایران نمایانگر علاقه ی خاص او به وجوه اجتماعی معماری
یا به تعبیر خود او " معماری انسانی " است. منظور او از
معماری انسانی کار متعهد و سودمند برای جامعه و مردم بود.
علاقه ی بسیار او به طراحی شهری ، شهرسازی و باغ سازی نیز
از همین گرایش فکری سرچشمه گرفته است . در واقع ، او تمایلی به
طراحی بناهای خصوصی نداشت ( تنها کار خصوصی او طراحی منزل
شخصی دوستش پرویز تناولی پیکره ساز بود )و تمامی توجه اش به
طراحی ساختمانهای عمومی و فرهنگی عام المنفعه و مسکن انبوه معطوف
بود که در اغلب آنها نقش ایده ساز و برنامه ریز را هم بازی می کرد.
خود او می گوید :" دلم نمی خواست برای طبقات بالا ویلا طراحی کنم.
در آن هنگام اعتقاد داشتم که معماری ، به خصوص در ایران ، عملاً
فقط در خدمت طبقه ی بورژوا و دولتمندان جامعه است و از طریق
شهرسازی بهتر می توان در جهت برآوردن نیازهای جامعه گام برداشت .
به همین دلیل بود که پس از اتمام تحصیل در رشته ی معماری ، فوق لیسانس
جامعه شناسی گرفتم و در طراحی شهرکلمبیا (بین واشنگتن و بالتیمور )
مشارکت کردم . "
حساسیت های اجتماعی و علاقه ی دیبا به شهرسازی علاوه بر جنبه های
زیبایی شناسی سنتهای معماری شهرسازی ایرانی ، علاقه و احترام به
این سنتها را در او برمی انگیخت، اما بر خلاف حسن فتحی که در مقابل
گرایشهای مدرن ایستاد ، دیبا با قبول مدرنیسم و تجدد ، به جستجوی
سنت گرایی رئالیستی یا واقع گرا برآمد. دیبا با الگوبرداری از مدلهای زندگی
بورژوازی غرب برای جامعه ایرانی مخالف بود و می کوشید پیوندی میان مدرنیسم
و سنتهای ایرانی برقرار کند . او در کتاب معماری اسلامی چیست؟ دیدگاه
خود را در این زمینه توضیح می دهد. به اعتقاد او معماری و شهرسازی
نیویورک و هنگ کنگ نمی توانستند و نمی توانند الگوی معماری و شهر سازی
ایرانی قرار گیرند ، چرا که وسعت زمین ، مناسبات اجتماعی و رابطه ی ایرنی
با خاک و آسمان چنین الگوبرداری هایی را برنمی تابد .

جمعه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۷

مکتب پست مدرنیسم - قسمت اول
پست مدرنیسم و مبانی نظری آن
معنی لغوی پست مدرن: در فارسی به فرامدرن و پسامدرن ترجمه
شده است که منظور شرایط بعد از مدرن و یا مرحله ی تاریخی بعد از مدرن
است.این لغت به پسانوگرایی و مابعد تجدد هم ترجمه شده است ।
پست مدرن چیست ؟ و علل پیدایش آن :
بعضی پست مدرن را دوره ی فراصنعتی تلقی کرده اند ، عده ای نیز
آن را متفاوت از دوره ی مدرن می دانند هر چند که عده ای از فلاسفه
هم آن را مرحله ای از دوران مدرن معرفی کرده اند که نقدی به خود مدرن است ।
ولی از نظر ماهیت تفاوتی با عصر مدرن ندارد.عده ای هم پست مدرن را
پاسخ گوی دوره ی مدرن می دانند بدون آنکه راه حل مشخصی ارا ئه دهد।
پست مدرن نقد مدرنیته در فرآیند تاریخ مدرنیته است و نباید آن را با هر گونه
ضدیت و نقد مدرنیته از مواضع سنتی اشتباه گرفت هدف متفکران پست مدرن
به هیچ وجه بازگشت به دوران ماقبل از مدرن نیست زیرا دوران ماقبل از مدرن
از نگاه پست مدرنها در یک مسئله مشترک است که هر دو به نوعی کلیت و امر
عام و توتالیته قا ئل هستند।منتها توتالیته ماقبل مدرن یک نوع توتالیته مذهبی است
و دوران مدرن عقل جدید است ।
پست مدرنیته تنها به عنوان یک راه آسیب شناختی برای مدرنیته تلقی می شود।
پست مدرنیته با مدرنیته متفاوت است زیرا پست مدرن تشکیک در اصول و مبانی
مدرنیته است بدون اینکه همه شئون و آثار و نتایج آن را رد کند।به عبارت دیگر وضع
پست مدرن وضعی است که در آن مدرنیته با تحقق تمام امکاناتش وجود دارد اما
اعتقاد به آن سست شده است ।
چارلز جنکز در مورد عصر پست مدرن می نویسد : " پست مدرن مشکلات
امروز جوامع مدرن مانند کم بها شدن حیثیت انسان ، بی هویتی ، بحرانهای
فرهنگی ، جنگهای ویرانگر ، خشونت بیش از حد ،کمرنگ شدن روابط
انسانی و بالاخره سیطره تکنولوژی بر زندگی انسان که سبب شرایط عصر
مدرن به وجود آمده است را زیر سوال می برد اما هرگز پاسخی مناسب
برای این معضلات عصر مدرن ارا ئه نمی کند ।
به طور کلی پست مدرنیسم بیشتر از جنبه ی نقد مدرنیسم از آغاز پیدایش
این جهان بینی تاکنون مطرح است لذا پست مدرنیسم ضد جنبش فکری رنسانس ،
ضد عصر روشنگری و خردگرایی که متعاقب آن ، ضد انقلاب کبیر فرانسه ،
کمونیست و هر گونه اید ئولوژی و... فرارویت است ।
اگر چه پست مدرنیسم طرحی مدون و معین و غایات مشخص برای بعد از سنت
ارائه کرد، ولی پست مدرنیسم فاقد این اصول تعیین شده و مرز بندی های دقیق
و روشن است .

چهارشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۷

Kuokkala School

در راستای جمع بندی اصول طراحی مدارس ، با وجود اینکه

همیشه تاکید شده است که نمی توان این اصول را فهرست وار نوشت

و بصورت یک سند قطعی و نتیجه گیری نهایی مورد نظر قرار داد،

بلکه می بایست با توجه به اندیشه های یاد شده و بر اساس نیاز آموزشی

مورد نظر آنها را مشخص کرد ،به یک طرح کلی که در یک نمونه

تحقیقی از NCEF در این زمینه ارا ئه شده می پردازیم .

این تحقیق توسط NCEF در سال 1997به انجام رسیده و یک چهارچوب کلی از

اصول طراحی مدرسه برای متخصصان و دست اندرکاران امر فراهم می سازد .

این چهارچوب شامل استراتژیهای کلی و اولیه طراحی مدرسه تا پرداختن

به اجزای طراحی را شامل می شود .

این موضوع مهم است که بدانیم لازم نیست در مدرسه تمام این خصوصیات را

داشته باشد بلکه برخی از آنها تحت شرایط خاص مدرسه ممکن است مورد نیاز

نباشد . این اصول تنها کمک کننده و اشاره ای است به شرایط مطلوب :

  1. زیاد کردن همکاری و مشارکت در زمینه طراحی و برنامه ریزی مدرسه
  2. ساختن یک برنامه مدیریت امکانات فعال و پویا
  3. طرح مدرسه به عنوان مراکز یادگیری محله ای
  4. طرح برای یادگیری که مستقیما ًدر جامعه بکار برده شود .
  5. بوجود آوردن مدارس کوچکتر
  6. جایگزین کردن سازگاری زمینه در حالی که تنوع طراحی فراهم می شود .
  7. نگاه به خانه به عنوان طرح و الگویی برای مدرسه
  8. طراحی مسیرهای غیریکنواخت و در عین حال نظارت شده (پرهیز از راهروهای مستقیم )
  9. طراحی برای مدارس سالم
  10. دسته کردن محدوده های آموزشی
  11. فراهم آوردن فضاهایی برای استفاده مشترک از منابع
  12. طراحی برای فضاها و گروه های مختلف یادگیری
  13. کوچک در نظر گرفتن اندازه ی کلاس
  14. جمع کردن آموزش مقاطع پایین ( کودکستان ) با مدارس
  15. فراهم آوردن فضایی مانند خانه برای هر یادگیرنده
  16. توجه کردن به معلمان به عنوان متخصصان
  17. فراهم آوردن استودیوهایی برای یادگیری های پروژه ای
  18. تشویق هدایت مدیریتی با مرکززدایی از فضاهای مدیران
  19. بوجود آوردن میدان گاه اجتماعی
  20. فراهم آوردن فضاهایی برای کنفرانس های جامعه
  21. به هم پیوند دادن فضاهای یادگیری ذهنی و فیزیکی
  22. فراهم آوردن فرصتهایی برای فعالیتهای شغلی
  23. فراهم آوردن مراکز خدمات بهداشتی
  24. فراهم آوردن مراکز اطلاعاتی خانواده ها
  25. طراحی فضاها با احترام و در نظر گرفتن نیازهای رشد
  26. زیاد کردن نورپردازی طبیعی در کلاس و مدرسه
  27. طراح ساختمان سالم
  28. بوجود آوردن فضاهای خلوت
  29. طراحی برای سطوح صوتی مناسب
  30. طراحی فضاهای عبوری میان فضاهای داخلی و خارجی
  31. فراهم کردن محیطهای یادگیری متنوع برای یادگیری
  32. جدا کردن بچه ها و عابران از وسایل نقلیه

سه‌شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۷

معماری هایتک -قسمت اول
سالهاست که بحث مدیریت صنعت در کشور ما جز بحثهای داغ
مجامع علمی ست . تجارب گذشته درکشور نشان می دهد دستیابی به تخصص
علمی در حوزه های مختلف پلکان صعود افراد به پستهای مدیریتی بوده است .
این افراد که اکثراً صنعتی با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند هر چند که بسیاری
از این افراد در حوزه ی تخصصی خود موفقیتهایی را تجربه کرده اند .
دنیای امروز دنیای تنوع و نوآوری است . این تحولات سریع محیطی
و به ویژه تحولات تکنولوژیک از یک طرف و جهانی شدن تجارت
از سوی دیگر مدیران بنگاه های اقتصادی را با چالشهای جدی روبه رو
کرده است .
این امر سبب شده است مدیریت بنگاه ها به خصوص بنگاه هایی که با
تکنولوژی های پیشرفته سروکار دارند پیچیده تر شود . مدیران این شرکتها
علاوه بر تسلط به مباحث مرتبط به تکنولوژی بنگاه های هایتک برخوردار
باشند . این مسئله وقتی اهمیت خود را نشان می دهد که بدانیم بنگاه های کوچک
و متوسط و به ویژه بنگاه های کوچک و متوسط هایتک در اقتصاد جهانی
نقش قابل توجهی را ایفا می کنند و این نقش در آینده پررنگ تر خواهد شد .
لذا توجه به شیوه ی خاص مدیریتی این بنگاه ها در روزگار ما از اهمیت ویژه ای
برخوردار است و تربیت مدیران بنگاه های هایتک کشور برای ورود به این
عرصه امری ضروری به نظر می رسد .
امروزه بنگاه های اقتصادی به دنبال آموزش نیروی انسانی خود هستند که
امری لازم و مفید است اما موضوعی اساسی مطرح است و آن این که
آموزش به خودی خود دارای ارزش نیست و صرف این مسئله که ما نیرو
تربیت کنیم و آموزش دهیم ممکن است به حل مشکلات بنگاه و جامعه منجر
نشود . به عبارت دیگر آموزش وقتی ارزشمند است که در راستای نیازهای
بنگاه و در جهت حل مشکلات آن انجام پذیرد .
نمی دونم از خستگی زیاده یا از گیجی مزمنی که دچارشم یا ...
به هر حال معذرت می خوام از اینکه توی یادداشت قبلی به جای
" دایره ی مینا " نوشتم "دایره زنگی " .
یک دنیا شرمنده م!!!!!

دوشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۷

یک هفته است که سنتوری رو دیدم . می دونم خیلی گذشته و من باید زودتر
از این حرفها می دیدمش . اما فکر می کنم قسمت این طور بوده .
فیلم خوبی بود نه خیلی بهتر از بقیه ی فیلمهای مهرجویی اما متفاوت از همه ی اونها .
البته اکثر فیلمهای داریوش مهرجویی با هم فرق دارن . مثلاٌ دایره زنگی چه ربطی به
درخت گلابی داره یا ربط گاو با هامون یاچه می دونم شباهت مهمان مامان با پری در چیه ؟؟؟
اما فرق گنده ای که سنتوری با سایر فیلمهای این استاد گرامی داره اینه که
سنتوری بیشتر از همه دل آدمو می سوزونه . حداقل دل منو که بیشتر سوزوند .
نمی خوام بگم که سنتوری هندی تره ! اما ...
سنتوری : سرگذشت جوون های هم نسل منه . : پراکنده ،پر از هیجان ، افسرده
سنتوری حکایت تموم شدن یک انسانه .
نمی خوام راجع به فیلم حرف بزنم یا نقدش کنم .
فقط ... سنتوری یه جورایی فرق داشت .شاید به خاطر داشتن
این همه نقطه ی مشترکه که اینقدر دارم جلز و ولز می کنم .
حتی وقتی موسیقی فیلمو می شنوم حالم بد میشه مثل وقتی که
یه خاطره از یک عزیز از دست رفته رو به یاد می آری .
هندسه ی فرکتال در معماری (قسمت اول )
تعریف فراکتال:
هندسه ی اقلیدسی - احجام کامل کره ها و هرم ها و مکعب ها و
استوانه ها بهترین راه نشان دادن عناصر طبیعی نیستند . ابرها و
کوه ها و خط ساحلی و تنه ی درختان همه با احجام اقلیدسی در تضاد
هستند و نه صاف بلکه ناهموار هستند و این بی نظمی را در مقیاس های
کوچک نیز به ارمغان می آورند که یکی از مهمترین خصوصیات
فراکتال ها همین است .
این بدین معناست که هندسه ی فراکتال بر خلاف هندسه ی اقلیدسی روش
بهتری را برای توضیح و ایجاد پدیده هایی همانند طبیعت است .زبانی که این
هندسه به وسیله ی آن بیان می شود الگوریتم نام دارد که با اشیا مرکب
می توانند به فرمولها و قوانین ساده تری ترجمه و خلاصه شوند.
فرکتال از کلمه ی لاتین فراکتوس به معنی سنگی نامنظم شکسته و خرد شده است،
گرفته شده است . اولین بار فرکتال را دکتر ماندلبرت طی نظریه ای
که برای مسائل جهان هستی ارائه کرد و در این نظریه عنوان کرد که
جهان هستی بعدی مابین 23/1-34/11 دارد و تمامی پدیده های طبیعی
به نوعی فرکتالهایی می باشند در جهان هستی که برای ما ناشناخته اند.
فراکتال ها انواع عناصری هستند که فرم فضایی آنها صاف نیست .
بنابراین "نامرتب " نامیده شده اند و این نامنظمی آنها به طور هندسی
در راستای مقیاسهای گوناگون در داخل هرم تکرار می شوند .
هر چیز طبیعی در اطراف ما در اصل نوعی فراکتال است . به این سبب
که خطوط صاف و پلانها فقط در دنیای ایده آل ریاضی وجود دارد .
در کنار این تئوری هر سیستم که بتواند به صورت هندسی متصور
و تحلیل شود می تواند یک فرکتال باشد .
جهان در فرم فیزیکی ( مادی ) کلی خود پر هرج و مرج ،ناممتد
و نامنظم است اما در پس این اولین ذهنیت و گمان یک نوع دستوری نهفته است
که منظم و دارای ترکیبی واضح است .
بهترین راه برای تعریف یک فرکتال توجه به صفتها و نشانه های آن است
یک فرکتال " نامنظم " است . این بدان معنی است که در آن هیچ قسمتی
صاف نیست . فرکتال " خود مشابه " است و این بدین معنی است که
" اجزا " شبیه کل هستند .
فراکتال ها به وسیله ی " تکرار " توسعه می یابند که به این معنی است که
تغییرشکل مکرراً ایجاد شده و وابسته به موقعیت شروع است .
خصوصیت دیگر آن این است که فراکتال " مرکب " است . اما با حال
می توان آن را به وسیله ی الگوریتم های ساده نشان داد و همچنین بدون
معنی نیز هست که در پس عناصر نامرتب طبیعی یک رشته قوانین موجود است .

یکشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۸۷

با کامران دیبا بیشتر آشنا شوید - قسمت دوم -
مبانی فلسفی
اکثر طرحهای دیبا از مونتاژ احجام نسبتاً ساده و تراش خورده سخت
به وجود آمده اند و در آنها شکاف بازشوها و حجم قابل توجه ستونها
خودنمایی می کند . این سلیقه خاص از طرفی به هنر معماری ایرانی
و از طرف دیگر به نئوبروتالیسم انگلیسی مربوط می شود . به منظور
تفهیم بیشتر به بررسی اجمالی این سبک می پردازیم :
نئوبروتالیسم
دراصطلاح نئوبروتالیسم به معنی نخراشیده و خشن می باشد .
نئوبروتالیسم به نحوی هوشمندانه در حال وهوای خودآگاهی معماران
نسل جوان در دهه ی 1950 رواج یافت و به رغم این واقعیت نشانه گرایشی
بود عمدتاً در سرزمین های طرفدار فرهنگ غرب احساس می شد.
مبانی این گرایش ناکامی هایی بود که از یک سو بخشی از آن با
مشکلات ساختمان سازی ارتباط داشت و این مشکلات به ویژه در بریتانیا
بعد از جنگ جهانی دوم به بار آمد و از سویی دیگر عمدتاً به نفرت
و انزجاری بود که نسبتاً به خودپسندی سردمداران سازشکاری
پدید آمد که از لحاظ مالی توانایی ساختمان سازی داشتند نئوبروتالیسم به
خصلتهای واقعی و نمادین معماری توجه داشت .
از معمارانی که در این سبک کار کردند می توان به لوکوربوزیه ،
میس وندروهه، پل رودلف ،جیمز استرلینگ اشاره کرد . این معماران
سرسختانه و سازش ناپذیر مدعی علمداری بودند و با قاطعیت روشنفکرانه
خود و با صداقت در کاربری مصالح و سازه های نمایان معیارهای جدیدی
ارائه دادند .
در این برهه معماران نسل جوان احساس کردند که نوعی تداوم معماری
سنتی در کارهای این استادان جاری است ، نوعی معماری که به فراسوی
سبکها و روشها وابسته است . از اهداف بنیادین این سبک دستیابی به نوعی
شیوه ساختار فضایی سازماندهی شده و در رابطه با کاربری مصالح بود که
نوعی احساس متافیزیکی در ساختمانها را پدید می آورد و سپس با صداقت
کامل به طرزی شاخص و خاطره انگیز و نمادین به توضیح این ساختار
می پردازد .طراحان وابسته به این سبک به نحوی به روشهای سنتی گرایش
دارند و ظاهرسازی سطحی را در برابر صراحت نمادین بتن نمایان و فولاد
رها کرده می دانند .ولی همواره از طرفی نیز از لحاظ مبانی نظری و عملی
پای بند به اصول معماری سنتی هستند .
در مجموع مبانی اصلی این سبک شامل موارد زیر می باشد :
1-به نمایش گذاشتن ضمختی مصالح
2- صداقت در مصالح ساختمانی
3-سبک ناب گرایانه
4- آشکار گذاشتن عوامل ساختمانی
5- ترکیب معماری مدرن با معماری سنتی
هر شب ، بر زورق خوابهایم می نشینم و در رود اشک هایم
با پارویی از جنس رویاها و کابوسها می رانم تا ساحل صبح .
و هر صبح تن فرسوده ام را در انبوه تلاشهایم به ظهر و در
کشاکش امیدهایم به مغرب می رسانم .و این مغرب را تا
هنگامه ی شب در جستجوی بستری هستم برای دمی آرمیدن تا
دوباره صبح فرارسد .نمی یابم و لاجرم به آغوش زورق و رودخانه
پناه می برم تا بار دیگر شب تمام شود و ساحل صبح هویدا گردد .
خداوندا ! یاری کن که راه را در این تیره شبها گم نکنم و صبح را
تا هنوز صبح است بیابم و ببینم .

شنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۷

سررسیدی داشتم که 3 سال اندی از روزهامو توش یه جورایی ثبت کرده بودم .
به اصرار خودش دادم بهش که... آره که بخوندش .
بعد از خوندن دل نوشته هام بهم گفت :
تو غصه ت چیه ؟ واسه چی اینقدر غم داری ؟ حالا اون موقعی که من نبودم یه چیزی
ولی از وقتی که من اومدم... واسه چی این همه دلگیر ، این همه دلواپس ...؟
مگه به من اعتماد نداری ؟
بعد از اون روز رفتارش یک کمی عوض شد . یه جورایی می خواست
با حضورش جایی برای غصه خوردن و دلواپسی
برام باقی نگذاره .
حالا اون دیگه، کنارم، حضور نداره .دلواپسی های من به قوت خودش باقیه .
دارم فکر می کنم چرا بعد از سه سال آشنایی و رفاقت خیال میکرد
اگر باشه من نباید ناراحت باشم ؟
چرا منو با همه ی دل نگرانی هام نخواست ؟
اصلاچرا بعد از سه سال آشکارترین قسمت روحم رو ندیده بود ؟

شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۷

با کامران دیبا بیشتر آشنا شوید :
کامران دیبا در سال 1937 متولد شد .او فارغ التحصیل رشته ی
معماری دانشگاه هاروارد واشنگتن در سال 1969 می باشد
کامران دیبا در معماری معاصر ایران نامی آشنا و معتبر است . آثار
او در ایران وتهران پرشمار نیستند اما حضوری چشمگیر داشته و دارند :
موزه ی هنرهای معاصر ، فرهنگسرای نیاوران ، پارک شفق یا به گفته ی
خود او پارک یوسف آباد ، برخی از بناهای دانشگاه جندی شاپور ، شهر جدید
شوشتر و ... که در یک دوره ی 12 ساله ( از سال 1945 تا 1976 ) طراحی و اجرا شده اند .
او در مدت اقامتش در ایران به عنوان معمار ، مدرس دانشگاه ، نقاش و سازماندهنده ی
برنامه های اجتماعی فعالیت داشت . علاقه ی واقعی او به گفته ی خودش طراحی
شهری بود و تنها در سالهای آخر کار حرفه ای اش در ایران ، پس از جستجوهای
بسیار شانس با او یاری کرد و امکان طراحی شهرک شوشتر نو را یافت که برنده ی
جایزه ی معماری آقاخان شد و در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم
که به مناسبت فرارسیدن سال 2000 در لوس آنجلس برگزار شد ، به عنوان طرح
برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد .
ادامه دارد ...

جمعه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۷

بادی که میوزید به من بشارت داد که"فردا " هست

و صدای گنگی که از دوردست برمی خاست به من گفت که یاًس

چیزی بیهوده ست।داستانی سراپا دروغ که پیامبران از معبد گریخته

بهم می بافند و دوست دارند تو باور کنی که راست می گویند।

ماه که طلوع کرد خورشید را به یادم آورد و نور سرد و

سحرانگیزش مرا به عمق روح شب برد ।و من در چشمان خسته

شب خیره نشستم । نی نی چشمانش خبر از تشنگی غریبی می داد

و سکوتش عمق روز را معنا می کرد । شب حرفهای نگفته ای

داشت که هر زمان که با او هم سخن می گشتم برایم می گفت ।

عجیب بود । شب در کنج خلوت من سوخته بود و هیچ لب تر

نمی کرد مگر می خواست از صبح بگوید ।نشستن با او ،

حال غریبی دارد ।با اویی و آرزوی بودن چیز دیگری را در

کنارت و شاید در آغوشت از دل می گذرانی ।بودن با شب

یعنی همین :همه چیز و همه کس طور دیگری معنا شوند و

تو بر جریانی که تو را هر روزه می برد قیام کنی ।

این تمام حرف شب است با تو ای انسان !

گاه آسمان را از همه ی ابر ها و ستاره ها و چه ها و چه ها

تمیز می دهد تا تو قلب ملتهبش یعنی ماه را ببینی و بفهمی ।

ماه را که دیدی خاطره ی خورشید در ذهنت تداعی می گردد

و تو باز هم آرزو می کنی که صبح شود ।

به جایی رسیده ام که دیگر هیچ ابری قادر نیست ماه را در

لفاف بی رنگش مخفی کند ।ماه هست و به من نوید خورشید

را می دهد । بله همین خورشید که هر روز می بینمش

روز که می آید خدا کرور کرور معجزه را به زمین

می فرستد ولی ما آن معجزه ای را درمی یابیم که شب گذشته

به وضوح دیده ایم وامشب من باد را بیش از هر قاصدکی

دیده ام و فردا حتما معجزه ای از باد خواهم داشت ।

اسفند 1380