نمی دونم از خستگی زیاده یا از گیجی مزمنی که دچارشم یا ...
به هر حال معذرت می خوام از اینکه توی یادداشت قبلی به جای
" دایره ی مینا " نوشتم "دایره زنگی " .
یک دنیا شرمنده م!!!!!
ناگهان زیر پایم چاهی دهان گشود !سقوط کردم.چاه "ویل " بود .ویل،"وای "!ناگهان روزنه ای از زیر ،پدیدار شد.روزنه ای بر سقف آسمان این جهان.لحظه ای گذشت و لحظاتی.به زمین افتادم.پیرامونم را نگریستم.باز کویر ! خلوت و هولناک و بی کس ! و من پرنده ای مجروح ،در قلب تافته ی کویر !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر