سه‌شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۷

پست مدرنیسم - قسمت دوم
نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی ست :
  1. عقلانیت : عقلانیت و به تبع آن علم مداری حوزه ای ست که مورد انتقاد شدید پست مدرنیسم ها قرار می گیرد। پست مدرنیسم ها معتقدند علم و تکنولوژی چنانچه تاریخ قرن بیستم نشان می دهد باعث ترقی تمدن انسانی نمی شود। نیچه فیلسوف آلمانی با مطرح کردن احساس و تقدم آن به عقل ، خرد را زیر سوال می برد
  2. اید ئولوژی : پست مدرنیستها معتقدند به تکثر روایت و جامعه ی کثرت گرا هستند । آنها هیچ ابر روایت و ابر نظریه ای را مطلق و حلال تمامی مشکلات نمی پندارند آنها معتقدند که کلان روایتها باید جای خود را به روایات خرد بدهند । میشل فوکو فیلسوف فرانسوی می گوید : مشکلات محلی محتاج راه حلهای محلی اند ।
  3. وحدت گرایی : مدرنیسم همیشه به دنبال وحدت است چه در اندیشه و چه در هنر । ولی پست مدرنیسم کثرت گرا ست । از نظر پست مدرن امروز همه چیز مجاز است ।
  4. تاریخ : مدرنیسم ها تاریخ را بصورت خطی و معلول ها را به علت وجود علتها می دانند و برای هر علتی در تاریخ دنبال معلولی هستند । اما پست مدرنیستها تاریخ را دستخوش گرایشها و جریانات متداخلی می بینند که نمی توان آنها را تابع یک طرح خطی یا قانون واحد دانست । از نظر آنها در تاریخ هیچ اصل مرکزی که بتواند بر تمام پدیده ها وحدت بخشد وجود ندارد ।
  5. رسانه : از نظر پست مدرن یکی از مشخصات بارز جوامع پیشرفته سیطره رسانه ها می باشد । از نظر انها واقعیات را تنها می توان از روی باز تابها و انعکاس سطحی این آینه ها ( رسانه ها ) توصیف کرد ।
  6. زبان : از نظر فلاسفه و اندیشمندان پست مدرن زبان نقش اساسی و تعیین کننده در طرز تفکر و نوع اندیشه انسان دارد । مارتین هایگر فیلسوف پست مدرن آلمانی می گوید : انسان در زبان زندگی می کند و همچون زبان است । هستی ما از زبان گونه است و ما فقط در زبان زندگی می کنیم । حضور ما در این جهان به زبان وابسته است ।
  7. تکنولوزی :پست مدرنیستها عقیده ی مدرنیستها که باور دارند مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری حل خواهد شد را زیر سوال می برند । آنها مخالف برخورد ابزاری و تعرضی با تکنولوزی هستند । آنها معتقدند باید ماهیت تکنولوزی را شناخت و نسبت به آن دقیق تر برخورد کرد ।

ادامه دارد .....

هیچ نظری موجود نیست: